Last Updated on: 26th ژوئن 2022, 02:16 ب.ظ
ب. بینیاز (داریوش)
در بخش یک گفته شد که «آغاز فرایند فروپاشی» ساختار سیاسی در ایران کلید خورده است. [1] علت العلل این فروپاشی «کمبود آب و جمعیت بیش از حد» است. زیرا آبهای رو و زیر زمینی ایران فقط برای زندگی 40 میلیون نفر بسنده میکند. ابتدا گزارش «مدیر عامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران» آقای اتابک جعفری را یادآور شویم که در 27 خرداد 1401 آن را اعلام کرد: در حال حاضر 272 شهر ایران با مسئله تنش آبی روبهرو است و آب آشامیدنی نزدیک به هفت هزار روستا نیز از طریق تانکرهای آبرسانی سیای تأمین میشود. (https://www.radiofarda.com/a/iran-water-crisis-worsening-during-summer/31903001.html)
یعنی بالای 60% شهرهای ایران با «تنش آبی» روبرو هستند. ولی این بدان معنا نیست که مابقی شهرها از کمبود آب برخوردار نیستند، منظور این است که هنوز 40% دیگر شهرها به مرحلۀ «بحرانی» نرسیدهاند.
کمبود آب تنها بر صنعت کشاورزی تأثیر نمیگذارد بلکه به همۀ صنایع دیگر تسری مییابد. این که کشاورزی به آب بسیار فراوانی نیازمند است لزومی به گفتن ندارد ولی چرا صنایع دیگر باید تحت تأثیر کمآبی قرار گیرند؟
برای تولید یک تُن فولاد، 200 هزار لیتر آب لازم است. برای تولید یک تُن کاغذ به 400 هزار لیتر، یک کیلو پلاستیک 500 لیتر، یک کیلو گوشت گاو 20 هزار لیتر. این آمار جهانی هستند و کارخانههای مُدرن را مد نظر دارند. هر چه صنعت عقبماندهتر باشد مصرف آب هم بالاتر خواهد رفت.
برای این که خواننده تصویر روشنتری به دست بیاورد به صنایع فولاد ایران نگاه کنیم. ایران یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد است که بخش بزرگی از صادرات غیرنفتی این کشور را به خود اختصاص میدهد. در سال 2021 تولید سالیانه فولاد در ایران 40 میلیون تُن بود. خواننده خود میتواند با یک جمع و تفریق ساده محاسبه کند که برای تولید 40 میلیون تُن فولاد – هر یک تُن 200 هزار لیتر آب لازم دارد- ما به چه مقدار آب فقط برای این صنعت نیازمندیم.
68% صنایع فولاد ایران در استان اصفهان متمرکز شده است. خواننده حالا متوجه میشود که چرا زایندهرود خشک شده است! زیرا بیش از 27 میلیون تن فولاد فقط در این استان تولید میشود. در کنار صنایع فولاد آببر، صنایع کاغذسازی نیز بسیار آببر است. و با توجه به فناوریهای کهنه در ایران البته مقدار آب مصرفی بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است.
ایران سالیانه 6/1 میلیون تن کاغذ تولید میکند. برای هر تُن کاغذ ما به 400 هزار لیتر آب نیازمندیم. حالا متوجه میشویم که چرا کارخانههای این صنعت – که از نظر فناوری عقبمانده است- یکی پس از دیگری سطح تولید خود را پایین میآورند، مانند صنایع فولاد.
بد نیست اگر بدانیم که برای تولید یک کیلو گوشت گاو ما 20 هزار لیتر آب نیازمندیم. تعداد گاو و گوسالههای ایران 6/4 میلیون رأس است. اگر ما فقط این سه شاخه از صنایع را کنار هم بگذاریم میبینیم که در کنار صنعت کشاورزی ما به مقدار بسیار بزرگی آب نیازمندیم.
بحران آب در ایران به این معنی است که روز به روز از تولید سرانه ملی کاسته میشود، یعنی کارخانهها یکی پس از دیگری بسته میشوند، یعنی افزایش بیکاری غیرقابل پیشگیری. ولی نتیجه منطقی این روند چیست؟
این روند در روزهای آینده و آغاز فصل تابستان با شدت زیادتری ادامه خواهد یافت و کشور ایران بیش از پیش به لبۀ پرتگاه سوق داده میشود. بسیاری از دولتمداران کنونی راه حل را در «توافق برجام به هر قیمت» میدانند و بر این تصور نادرست هستند که اگر «دلار وارد شود» مشکلات هم حل خواهد شد. ولی چنین نیست! حتا اگر همین فردا دوباره 140 میلیارد دلار به دولت ایران داده شود، هیچ مشکلی حل نخواهد شد، زیرا در ایران به دلیل بحران آب، شرط اولیه تولید تقریباً موجود نیست. به اصطلاح پول برجام آتی مانند قطرهای آب بر زمین تفته ایران خواهد بود و در یک مدت کوتاه باورنکردنی «بخار» میشود و معلوم نخواهد شد که پولها به کجا رفتهاند.
ساختار اقتصادی در ایران به دلیل ماهیتِ مافیایی و گروهبندیهایش اساساً توانایی حل این مشکل بنیادین آب را ندارد. زیرا این مشکل در مرتبه نخست نه با پول بلکه با برنامهریزیهای دقیق کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت، آن هم مبتنی بر فناوریهای برتر امروزی در جهان که ایران به دلیل سیاستهایش از آن بینصیب است، طی یک دهه تا اندازهای قابل حل خواهد بود.