Last Updated on: 3rd جولای 2022, 12:10 ب.ظ

نویسنده: فولکر پابست (Volker Pabst) ، دهلی

برگردان: ب.‌ بی‌نیاز (داریوش)

پکن به کشورهای همسایۀ هند با گشاده‌دستی میلیاردها دلار اعتبار مالی می‌دهد. از این سرمایه‌گذاری‌ها استقبال می‌شود، ولی هزینۀ آن‌ها بسیار بالاست.

امروزه مسافرت کردن در داخل سریلانکا نسبت به گذشته خیلی آسان‌تر شده است. سفر از کلمبو پایتخت آن تا گاله یعنی شهر دژمانند سابق هلندی‌ها در جنوب در حال حاضر حدود دو ساعت طول می‌کشد. در گذشته برای این سفر به دو برابر زمان نیاز بود. از سال 2015 بزرگراه جنوبی که اولین بزرگراه کشور است، حتا تا شهر هامبانتوتا (Hambantota) در منتهاالیه نقطه جنوبی این جزیره ادامه داده شد. همچنین برای سفر به شمال کشور که زیست‌بوم تامیل‌هاست به زمان بسیار کمی نیاز است، به ویژه به دلیل بازگشایی خط قطار شهر جافنا (Jaffna). در طول جنگِ داخلیِ سریلانکا برای این مسیر به چند روز نیاز بود، امروزه فقط طی چند ساعت پیموده می‌شود. و حالا قرار است شهرِ پادشاه‌نشین قدیمی کَندی (Kandy) در وسط کشور از طریق همین بزرگراه‌ها فاصله‌اش به کلمبو کوتاه‌تر شود. چین موافقت خود را برای دادن یک وام یک میلیارد دلاری برای ساختن این بزرگراه مرکزی در اواسط ماه می [2018] به دولت سریلانکا اعلام کرد.

 

پول وابستگی بوجود می‌آورد

وجه مشترک این پروژه‌ها در کنار مزایای ترابری  این است که دست کم بخشی از این پروژه‌ها با پول چین تأمین مالی می‌شوند. آخرین وام حتا به طور کامل از سوی پکن تأمین شده است. چین به بزرگ‌ترین طلبکار سریلانکا تبدیل شده است. این کشور از سال 2005 مجموعاً 15 میلیارد دلار در این جزیرۀ گرمسیری سرمایه‌گذاری کرده است. تازه پولِ بزرگراه کَندی در این محاسبه گنجانده نشده است.

همۀ پروژه‌ها مانند توسعۀ شبکه جاده‌ها یا ساختِ بزرگ‌ترین نیروگاه برق کشور در نوروچولای (Norochcholai) در ساحل غربی برای این کشور جزیره‌ای که از نظر ساختاری ضعیف است چندان برای توسعه اقتصادی آن مفید نیست. برای نمونه، پورت سیتی (Port City) که یک جزیره مصنوعی در بندر کلمبو است پرسش‌های فراوانی را ایجاد کرده است. هنوز ظرفیت‌های بندر هامبانتوتا به اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفته است؛ همچنین سالن کنگره و استادیوم کریکت، آن‌چنان بزرگ هستند که ظرفیت‌های استفاده از آن‌ها هنوز کاملاً مورد بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند. یکی از چشمگیرترین پروژه‌ها که هیچ نسبتی با نیازهای واقعی مردم سریلانکا ندارد، فرودگاه ماتالا (Mattala) در بیست‌ کیلومتری شمال هامبانتوتا است. شاید باور کردنی نباشد ولی تنها یک شرکت هواپیمایی هر روز به این فرودگاه با ترمینال زیبایش پرواز می‌کند. هیچ فرودگاهی در جهان مانند فرودگاه بین‌المللی ماتالا راجاپاکسا (Mattala Rajapaksa) این چنین خالی نیست.

 

سریلانکا بدون تقاضای بازار می‌سازد

البته برای چین این سرمایه‌گذاری‌ها منطقی و معنی‌دار هستند. زیرا محاسبات پکن در سریلانکا اساساً از سرشت اقتصادی نیست، بلکه از کیفیتِ ژئوپولیتیک برخوردار است. چین با این وام‌ها اگر نگوییم که سرقفلی سریلانکا را به دست می‌آورد دست کم باعث وابستگی می‌شود و بدین ترتیب نفوذ خود را بر این جزیرۀ استراتژیک در اقیانویس هند تضمین می‌کند. این که نفوذ چین بر سریلانکا در حال حاضر تا چه اندازه بزرگ است می‌توان به برکناری غافلگیرانه رئیس جمهورِ خودکامه وقت یعنی ماهیندا راجاپاکسه (Mahinda Rajapakse) اشاره کرد که سه سال پیش رخ داد. راجاپاکسه کشور را به شدت در راستای منافع چین سمت و سو داده بود که اوج آن ورود یک زیردریایی چینی به بندر کلمبو بود.

جانشینِ راجاپاکسه، مایترپالا سیریسنا (Maithripala Sirisena)، اعلام کرد که قصد دارد سیاست خارجی را از وابستگی به چین رها کند و به طور نمادین پروژۀ شهرِ بندری کلمبو را به دلیل نگرانی‌های زیستِ محیطی به حالت تعلیق در آورد. البته پس از چند ماه، کار ساختن آن دوباره از سر گرفته شد. پکن در پشت پرده، زورِ بازوی خود را نشان داد و کلمبو هم راهی جز عقب‌نشینی نداشت.

البته در این میان، دیگر چین به نمایش قدرت مانند زیردریایی نیاز ندارد. با کمکِ هامبانتوتا، چین توانست به زیرساخت‌های استراتژیک در سریلانکا دسترسی مستقیم پیدا کند. از آنجا که کلمبو توان پرداختِ بدهی‌های خود را نداشت، این بندر در سال 2017 به مدتِ 99 سال به مالکیت چین در آمد. وام‌های چین اکثراً با شرایط بازار آزاد داده می‌شوند و نه مانند تأمین مالی زیرساخت‌ها از طریق بانک‌های توسعه بین‌المللی که از نرخ بهره بسیار کمتری برخوردارند. این وضعیت به سرعت کشورهای بدهکار را با مشکلات پرداخت روبرو می‌کند و از سوی دیگر اهرم سیاسی چین را افزایش می‌دهد.

 

استراتژی منطقه‌ای

استراتژی چین چنین است که با اعطای اعتبار و سرمایه‌گذاری‌ها، نفوذ خود را تضمین کند. این سیاست تنها محدود به سریلانکا نیست بلکه در مورد بسیاری از کشورها که در این مسیر تجارت دریایی واقع هستند اعمال می‌شود. به ویژه مبالغ هنگفتی در جنوب آسیا وارد این بازی می‌شوند. یکی از اهداف این سیاست جدا کردن این کشورها از همسایۀ خود هند است که به طور سنتی در یک پیوند تنگاتنگ قرار دارند.

مالدیو (Malediven)

در مالدیو پُل دوستی چین و مالدیو، به طول تقریباً یک و نیم کیلومتر، از جزیره پایتخت یعنی ماله (Male) تا جزیرۀ همسایه هولهوله (Hulhule) با پول چین ساخته شده است. چین همچنین توسعه فرودگاه را تأمین مالی کرده است. در بنگلادش، چینی‌ها در نزدیکی شهر چیتاگونگ مشغول ایجاد یک منطقه ویژۀ اقتصادی هستند که به موازات آن یک نیروگاه بزرگ را نیز می‌سازند. افزون بر این در نزدیکی بازار کاکس (Cox’s Bazar) می‌خواهند یک پروژۀ بندری به راه بیندازند. گفته می‌شود که مجموعاً 10 میلیارد دلار از چین به بنگلادش سرازیر شده است. البته چنین برنامه‌ریزی شده که در میان‌مدت، این مبلغ به چندین برابر افزایش یابد. در نپال نیز ساختِ یک خط راه آهن به تبت مورد بحث است.

ولی بزرگ‌ترین سرمایه‌ها به پاکستان سرازیر می‌شوند. کریدور ترابری چین و پاکستان (CPEC) یک پروژۀ بسیار بزرگ است که قرار است پروژه‌های مرتبط با انرژی و زیرساخت‌های ترابری به ارزش 60 میلیارد دلار میانِ بندر گوادر (Gwadar) در دریای عرب و مرز مشترک هر دو کشور در هیمالایا متحقق گردند. پاکستان نیز مانند سریلانکا کمرش زیر بار بدهی‌ها به چین خم شده است. با این وجود، دریافت وام‌ها همچنان ادامه دارد.

 

همانگونه که اخیراً اعلام شد پاکستان یک میلیارد دلار از چین وام گرفته تا در آستانه انتخابات با توجه به افزایش قیمت نفت و خطرِ ورشکستگی، دیگر مجبور نباشد دستِ خود را به سوی صندوق بین‌المللی پول (IMF) دراز کند. زیرا وام از صندوق بین‌المللی پول با یک سلسله تعهدات گره می‌خورد که سیاست داخلی پاکستان چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. سریلانکا نیز در پایان ماه می یک وامِ یک میلیارد دلاری از بانک توسعۀ چین گرفت که برای تأمین مالی بازپرداخت‌ِ بدهی‌هایی است است که موعدِ پرداخت آن‌ها به سر رسیده بود.

البته هندوستان از مخالفان سرسختِ راه ابریشم است و به هیچ وجه نمی‌خواهد به دام وابستگی به چین بغلتطد و به همین دلیل، علیرغم نیاز به سرمایه‌گذاری‌ها، به چینی‌ها اجازه نمی‌دهد که در زیرساخت‌های استراتژیک مشارکت کنند. این که در بسیاری از نقشه‌های مربوط به راه ابریشم شهرِ بندری کلکته به عنوان یکی از گذرگاه‌های راه دریایی این پروژه نشان داده می‌شود، تا اندازه‌ای گمراه کننده است. در کشورهای جنوب آسیا که هند هنوز به آن‌ها به عنوان حیاط خلوت خود می‌نگرد، دهلی تلاش می‌کند که با ابزار دیپلماتیک و اقتصادی در برابر نفوذ چین واکنش نشان بدهد. ولی با توجه به امکانات سیاسی و مالی، باید گفت که چین در این حوزه‌ها از موقعیت برتر و دست بالا برخوردار است.

بهره‌بری‌های اقتصادی و سیاسی

ولی علیرغم خطرِ وابستگی برای کشورهای منطقه، چین نه تنها به عنوان وام‌دهنده غیرجذاب نیست بلکه شاید تنها امکان باشد. برای نمونه سریلانکا در تحت حکومتِ راجاپاکسه به دلیل نقض گسترده قوانین کشوری و حقوق بشر و همچنین برخورد خشونت‌بار ارتش در پایان بخشیدن به جنگ داخلی از نظر بین‌المللی شدیداً در انزوا قرار گرفته بود. راجاپاکسه که برای پشتیبانی مالی به چین رفت در آنجا با آغوش باز مورد استقبال قرار گرفت، به ویژه برای پروژه‌های ساختمانی جنون‌آور این رئیس جمهوری خودشیفته در شهر محل تولدش یعنی هامبانتوتا.

کشورهای جنوب آسیا بدهی‌های نپرداختۀ بزرگی به چین دارند

مالدیو که زمانی برای مدتی کوتاه تحتِ حکومت دموکراتیک ناشید (Nasheed) قرار داشت ولی دوباره به یکه‌سالاری (آتوکراسی) روی آورد چندان علاقه‌ای به هشدارهای نقضِ قوانین که از سوی پول‌دهندگان بالقوۀ دیگر [اساساً غربی] به او می‌شود نشان نمی‌دهد. بهتر است که آدم سراغ کشورهایی مانند چین و عربستان سعودی برود! افزون بر این، همکاری تنگاتنگ با چین به معنی رهایی از هژمونی منطقه‌ای هندوستان نیز است. همین نیز در مورد نپال صدق می‌کند. با توجه به این که پاکستان در سپهر بین‌المللی عملاً بدون دوست است، برای اسلام‌آباد، که قصد مدرنیزه کردن کشور را دارد، راه دیگری به جز نزدیکی به چین باقی نمانده است. از زمان قطع کمک‌های مالی آمریکا، مناسبات پاکستان و چین به شدت نزدیک‌تر شده است. البته مردم هم به گونه ای از سرمایه‌گذاری‌های چینی‌ها بهره‌مند می‌شوند. تأمین انرژی که یکی از مشکلات همیشگی در پاکستان است، به دلیل سرمایه‌گذاری‌های چین به گونه‌ای چشمگیر بهتر شده است. همچنین در سریلانکا در سایۀ سرمایه‌گذاری‌های چین، زیرساخت‌های ترابری بهبود یافته است و مورد قدردارنی قرار می‌گیرند.

شکی نیست که نزدیکی [اقتصادی] به چین، امتیازهای سیاسی به همراه دارد. برای نمونه زمانی که طی یک وضعیت اضطراری در مالدیو، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص حمله یا دخالت هند به این کشورِ جزیره‌ای شایع شد، بلافاصله یازده کشتی نیروی دریایی چین در نزدیکی آب‌های مالدیو ظاهر شدند. پاکستان همیشه می‌توانست در سازمان ملل روی وتوی چین حساب کند. هر گاه هندوستان در سازمان ملل به دلیل حمایت پاکستان از تروریسم اسلام‌گرا خواهان تحریم این کشور می‌شد، چین با وتوی خود به یاری پاکستان می‌آمد. از سوی دیگر، چین در مذاکرات مربوط به پذیرشِ هندوستان در باشگاه کشورهای صادرکننده مواد هسته‌ای (Nuclear Suppliers Group, NSG)، عضویت هندوستان را با عضویت پاکستان گره زده است. این بدین معناست که وام‌های کشور چین به پاکستان هم برای حکومت‌های پاکستان و همه برای مردم پاکستان، علیرغم ایجاد وابستگی‌ها، کجدار و مریز است ولی در کل منفی نیست.

در درازمدت چین برنده است

با این وجود، چین برندۀ اصلی است، هم از منظر اقتصادی و هم سیاسی. بسیاری از پروژه‌های ساختمانی نه فقط توسط چین تأمین مالی می‌شوند، بلکه توسط شرکت‌های ساختمانی چینی نیز اجرا می‌شوند. یعنی تولید ارزش در خود چین باقی می‌ماند. افزون بر این، بسیاری از قراردادها به گونه‌ای تدوین شده‌اند که پکن بزرگ‌ترین سهم را از سود خواهد برد. در ماه نوامبر اعلام شد که برای 40 سال، 91% درآمد بندر گوادر پاکستان به چین سرازیر خواهد شد. نپال هم در همین ماه، نوامبر، به دلیل شرایطِ یکطرفۀ قرارداد، توافق خود با ساختِ نیروگاه آبی به ارزش 2.5 میلیارد دلار را پس گرفت. چند روز بعد حکومت پاکستان تصمیم گرفت یک پروژۀ گرانقیمت به ارزش 14 میلیارد دلار که سوای پروژۀ کریدور ترابری چین-پاکستان است به مناقصه بگذارد. و این هفته اعلام شد که حکومتِ برمه در حال بررسی قرارداد ساختِ یک بندرگاه در آبهای عمیق کیائوک‌پیو (Kyaukpyu) است. انتقادات همیشگی: هزینه‌های بیش از اندازه. زیرا چین برای هیچ کشوری شرایط ترجیحی قایل نمی‌شود.

توسعه قدرتِ سیاسی، هدفِ اصلی چین باقی می‌ماند. افزایش نفوذ را به سختی بتوان از منظر کمیتی سنجید، ولی نشانه‌های یک جابجایی قدرت در منطقه چشمگیر است. جزایر مالدیو که از نظر استراتژیک بااهمیت هستند، توانستند خود را از حوزۀ نفوذِ هندوستان که در واقع تنها قدرت در آنجا بود رها سازند. حتا در حال حاضر در نپال هم حرفِ پیروان چین نسبت به چند سال گذشته از وزنۀ بیشتری برخوردار است. در طی بحران پناهجویانِ روهینگیا نشان هم داده شد که فقط چین است که می‌تواند بنگلادش و برمه را وادار به یک سلسله  سازش‌ها نماید.

همزمان با نفوذ سیاسی‌اش چین کمک می‌کند که در همۀ این کشورها زیرساخت‌های استراتژیک پراهمیتی شگل بگیرند که پکن می‌تواند در آینده در اشکال گوناگون از آن‌ها استفاده کند. این رویکرد، ابتدا در سریلانکا در قالبِ بندر هامبانتوتا رخ داده است. و در ارتباط با پاکستان، اکثر ناظران بر این نظرند که دیر یا زود چین در بندر گوادر دومین پایگاه نظامی خود را در خارج از چین ایجاد خواهد کرد. و بدین ترتیب در آینده در مهم‌ترین مسیر راه دریایی جهان هیچ کس نمی‌تواند چین را نادیده بگیرد.

———————————————————–

منبع:

https://www.nzz.ch/international/in-chinas-schuld-ld.1392228