آخوند، نهاد و نماد عقب‌ماندگی،  زن‌ستیزی و فاشیسم دینی است. از این رو، ضروری است که شعار «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» را همواره در تاکتیک‌های روزمره به کار برد یعنی باید کاری کرد که آخوند هم اکنون در زندگی روزمره‌اش بی‌وقفه در ترس و نکبت زندگی کند، شرایط را برای این قشر و فرقۀ عقب‌مانده و زن‌ستیز چنان باید کرد که آرامش روانی نداشته باشد و در جایی که حکومت می‌کند خودش احساس امنیت نکند.

این شعار در ضمن استراتژیک نیز است. یعنی در فردای فروپاشی این نظام نکبت اسلامی-شیعه، باید این قشر و فرقۀ ضدایرانی را از مدار سیاست و تأثیرگذاری اجتماعی خارج کرد؛ و آنگاه کار یا کارهایی کرد که آخوندها از همان راهی که در سال 1510 میلادی در زمان صفویه از جبل عامل [لبنان]، عراق و بحرین آمدند به همان جای تبار خود بازگردند.

هر چه انقلاب فرهنگی-اجتماعی مردم ایران بیشتر طول بکشد، پرتاب آخوند از مدارهای سیاسی و اجتماعی در آینده ایران بسیار ژرف‌تر خواهد بود. 40 یا 50 سال در تاریخ بسیار طولانی ایران یک چشم‌ به هم زدن هم نیست.

باری، تکرار هر روزه شعار «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود»، چه شفاهی و چه کتبی، چه روی کاغذ و چه روی دیوارهای شهر، می‌تواند در ژرف کردن این انقلاب فرهنگی-اجتماعی سهم بنیادین داشته باشد.