Last Updated on: 12th سپتامبر 2023, 01:06 ب.ظ
ب. بینیاز (داریوش)
تاکنون چندین بار قلعۀ آخوندها در لبۀ پرتگاه و مغاکِ نابودی قرار گرفته بود و «معجزات» گوناگون آن را نجات داد. از زمانی که قلعۀ آخوندها طبق معجزات البته الاهی به منصۀ ظهور رسید، کاسهلیسهای البته رومانتیکِ نوع روسی به رهبری حزب توده و فدائیان اکثریت همواره ساکنان این قلعه را از حملۀ «شغالهای غربی» به سرکردگی آمریکا میترساندند. البته کسان بسیاری بودند- که من نیز جزوشان بودم- مینوشتیم که این شاخ و شانه کشیدنهای آمریکا در برابر ایران یا بالعکس فقط یک سناریوی بزرگ است. آخرین «معجزه»ای که قلعه آخوندها را از فروپاشی نجات داد در سال 2015 بود که توسط سید حسین اوباما متحقق شد و 140 میلیارد دلار پول نقد – خوب توجه کنید پول نقد– با هواپیما وارد این قلعه گردید. بارها از خودم پرسیدم چرا سید حسین اوباما پول نقد داده مگر نمیتوانست / نمیتوانستند که این پولها را از طریق بانکی واریز کنند؟ باری، کاشف به عمل آمد که ایالات متحد آمریکا میلیاردها پول سیاه در اختیار دارد که از طریق ضبط و توقیف اموال بزهکاران سازمانیافته به دست آورده است و نمیتواند همین طور خودسرانه وارد نظام پولی کند. در واقع سید حسین اوباما با یک تیر دو نشان زد. از یک سو بیش از 140 میلیارد دلار پول را سفید کرد یعنی بزرگترین پولشویی تاریخ سرمایهداری را توسط یک دولت رسمی به فرجام رساند و از سوی دیگر توانست قلعه آخوندها را سرپا نگه دارد.
چرا باید قلعه آخوندها پابرجا بماند؟ ابتدا این پرسش را مطرح کنیم چه کشورهایی دوست دارند قلعه آخوندها پابرجا باقی بماند: 1) روسیه، 2) چین، 3) بریتانیا، 4) اسرائیل، 5) ایالات متحد آمریکا، 6) عربستان سعودی، 7) امارات و 7) ترکیه.
فکر کنم روسیه و چین برای همه روشن باشد. حال این پرسش پیش میآید چرا اسرائیل؟ چون این کشور بدون وجود قلعه آخوندها هیچگاه – دست کم در کوتاه مدت- با کشورهای عربی به پیمان ابراهیم نمیرسید. بسیاری از سیاستهای حکومتهای (Government) اسرائیل بدون وجود این قلعه آخوندها امکانناپذیر بود. کشورهای عربِ همسایه ایران، میدانستند و میدانند که ظرفیت کشور دیروزی که ایران نامیده میشد و امروز قلعه آخوندها نام دارد، آنچنان بزرگ است که اگر این کشور در شرایط عادی میبود هیچ کشوری در منطقه توان رقابت علمی، صنعتی و فرهنگی را با آن نداشت. بریتانیا که خودش در برپایی قلعه آخوندها خدماتِ بسیار ارزشمندی داشته و از یک زیرساخت نسبتاً قوی در میان آخوندها برخوردار است، همواره در کنار آن دسته از کشورها بوده که به قلعه آخوندها به عنوان یک «شانس» مینگریستند. در حال حاضر، کشورهای همسایه ایران به ویژه عربستان سعودی، امارت و ترکیه شدیداً خواستار حفظ «وضع موجود» (Status Quo) هستند و ایالات متحد آمریکا نیز تمامی تلاش خود را میکند که این سه کشور را راضی نگه دارد، یعنی با پاسداری از قلعه آخوندها.
باری، ایرانیان بدانند که هیچ کشوری – با تأکید بر هیچ– دوست ندارد که «وضع موجود» [قلعه آخوندها] دگرگون شود زیرا هم کشورهای همسایه و هم غیرهمسایه از وجود این قلعۀ نفرینشده، چنان گامهای بزرگ علمی و اقتصادی برداشتند – بدون آنکه مجبور باشند با رقیبی چون ایران دست و پنجه نرم کنند- و تمامی تلاش خود را خواهند کرد که این قلعه بماند.
حال این پرسش پیش رو قرار میگیرد که چه باید کرد؟ ایرانیان در تاریخ خود هیچگاه اینگونه از لحاظ بینالمللی «تنها» نبودند. این میتواند از یک سو بسیار فشارآور و حتا مأیوسکننده باشد ولی از سوی دیگر میتواند بزرگترین شانس تاریخی ایرانیان باشد. چرا بزرگترین شانس؟ زیرا برای نخستین بار در تاریخ مدرن میتوان نشان داد که ایران بمثابۀ یک ملت رنگارنگ از منافع ملی واحدی برخوردار است.
برای نابود کردن قلعه آخوندها، تعیینکننده ساکنان این قلعه هستند. ساکنان این قلعۀ آخوندها میتوانند با مبارزات مشترک و سراسری خود چنان هزینۀ بودن این قلعه را برای دیگر کشورها بالا ببرند که دیگر هزینۀ حمایت از آن حتا برای کشورهای همسایه بسیار بالاتر از سوددهی آن شود.
خبر خوب این است که بسیاری در دیوانسالاری و دستگاههای اطلاعاتی و نظامی این قلعه متوجه این وضعیت بس اسفناک شدهاند. دوستداران نزدیک و دور قلعۀ آخوندها خیلی خوشحال خواهند شد اگر قلعه آخوندها سه چهار سال دیگر پابرجا باقی بماند. حالا چرا سه چهار سال؟ چون با توجه به وضعیتی که آخوندها برای این کشور بوجود آوردهاند، میدانند که حکومت بعدی در ایران باید سالها مشغول جمع و جور کردن خرابیهای آخوندها باشد: نشست زمین در استان اصفهان- به علت مصرف تقریباً همۀ آبهای زیرزمینی- در یکی دو دهۀ آینده باعث خواهد شد میلیونها نفر از این استان مهاجرت کنند (نشست زمین حتا تا وسط شهر اصفهان و عالیقاپو هم کشیده شده است) و دوم مهاجرت میلیونها نفر از آذربایجان شرقی [بویژه تبریز] به علت خشک شدن دریاچه رضاییه. تازه در کنار اینها چهل سال هیچ کاری برای زیرساختهای اقتصادی در ایران صورت نگرفته است و به قول یکی از اقتصادانان داخل کشور – که طی نامهای به آگاهی رهبر قلعه آخوندها رسانده شده- اگر از هم اکنون همۀ کشورهای همسایه توسعه اقتصادی خود را متوقف کنند، ایران به بیست سال نیاز دارد تا به سطح کنونی این کشورها برسد.
ساکنان قلعه آخوندها یک راه بیشتر ندارند، فقط یک راه. اتکا به نیروی خود. فقط با مبارزات خیابانی علیه سران این قلعه میتوان هزینه آن را برای دیگر کشورها بالا برد. چون هیچ کشوری دوست ندارد این قلعه آخوندها از بین برود.