Last Updated on: 3rd جولای 2022, 11:59 ق.ظ

ب. بی‌نیاز (داریوش)

کسانی که فیلم تخیلی-علمی «هوش مصنوعی»[1] به کارگردانی استیون اسپیلبرگ را دیده‌اند حتما Dr. KNOW را به یاد می‌آورند که می‌توانست به هر پرسشی پاسخ بدهد. البته من ترجیح می‌دهم که از واژه‌ی تخیلی صرف‌نظر کنم چون مبنای Dr. KNOW پیشتر یعنی در سال 1996 توسط دو نفر به نام‌های بروستر کیل[2] و گلیت بروس[3] گذاشته شد.  

در سال 2013 شرکت بازرگانی آمازون، آلکسا را وارد بازار کرد. این نام بر اساس بزرگ‌ترین کتابخانه‌ی عهد باستان یعنی کتابخانه‌ی اسکندریه (285 تا 246 پیش از میلاد) برگزیده شد. هدف از ابتدا این بود که آلکسا چیزی باشد مانند «Dr. KNOW» که بتواند به همه‌ی پرسش‌هایی که به ذهن پرسشگر می‌رسد پاسخ بدهد و در کنار آن بتواند در سازماندهی و ساماندهی زندگی کاری و زندگی روزمره نیز خدمات عرضه کند.

آلکسا یک طیف بسیار گسترده از امکانات در اختیار کاربر قرار می‌دهد: کاربر می‌تواند هر آنچه را که با فناوری دیجیتال گره خورده برنامه‌ریزی کند و یا با فرمان [عمدتاً شفاهی] راه بیندازد یا خاموش کند: یخچال خانه، اجاق، لامپ‌های خانه، سامانه‌ی امنیتی خانه و … همچنین می‌توان از آلکسا خواست که موسیقی دلخواه را پخش کند، یا وضعیت هوا را اعلام کند، یا از آلکسا پرسش‌های معین تاریخی، جغرافیایی، علمی (فیزیک، شیمی، ریاضیات، زمین‌شناسی، زیست‌شناسی، نانو، کوانتوم، ….) بکند.

برای رسیدن به این کیفیت و کمیت سُترگ، آلکسا با بزرگ‌ترین شرکت‌های آنلاین وارد همکاری بازرگانی شد، شرکت‌هایی مانند گوگل، ولفرم آلفا (WolframAlpha)، ویکی پدیا، بانک اطلاعاتی فیلم‌ها (iMDB)، اکیووِدِر (AccuWeather)، یلپ (Yelp) و بسیاری از شرکت‌های تخصصی کوچک.

از آن‌جا که آلکسا یک ماشین است و فقط منطق حالی‌اش می‌شود کاربر باید یاد بگیرد که پرسش خود را دقیق فرموله کند و اساساً بداند به دنبال چیست. آلکسا قصه‌ی هزار و یک شب برای کاربر تعریف نمی‌کند بلکه پاسخ دقیق را به پرسش دقیق می‌دهد.

آلکسا پرسش شفاهی را ابتدا در مکانیسم خود به پرسش نوشتاری تبدیل می‌کند و با سرعت بسیار (بستگی به سرعت اینترنت دارد) این پرسش را در بانک‌های اطلاعاتی موجود در اینترنت جستجو و پردازش می‌کند و به پرسنده تحویل می‌دهد.

به همین دلیل، آلکسا تقریباً همه‌ی وب‌سایت‌ها را می‌گردد، و در وبِ جهانی یک ساختار بنا کرده که می‌داند کدام سایت چقدر مورد پرسش است و مانند یک وبِ آماری (Alexa Rank) نیز عمل می‌کند.

در حال حاضر آلکسا به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتقالی، ژاپنی، هندی، کره‌ای، تامیلی، چینی، تلوگو (از زبان‌های دراویدی)، مالایالم (از زبان‌های دراویدی)، مراتی (از زبان‌های در هندوستان) و گُجراتی (از زبان‌های رسمی در هندوستان) وجود دارد.

آنچه برای ما اهمیت دارد این است که اگر کسی برای نمونه به زبان مراتی از آلکسا بپرسد، آلکسا آن را فقط در بانک‌های اطلاعاتی به زبان مراتی جستجو نمی‌کند بلکه آن را به زبان‌ها بالا ترجمه می‌کند و جستجوی خود را در همه این زبان‌ها انجام می‌دهد. هدف این است که در آینده همه‌ی زبان‌های جهان در آلکسا وارد شوند و خروجی آن طبعاً به زبان پرسنده خواهد بود.

خواننده می‌تواند تصور کند که آلکسا طی این هشت و نُه سال چه راه طولانی‌ای را پشت سر نهاده است و به سادگی قابل تصور خواهد بود که ده سال دیگر چه خواهد شد.

تعریف انسان از خدا (به عنوان بالاترین مرجع) «همه‌چیزدانی» (Allwissend/Omniscient) آن است. امروز ما این خدای همه‌چیزدان را ساخته‌ایم و باید دید که این فناوری چه دگرگونی‌هایی در نسل‌های آتی انسان‌ها بوجود خواهد آورد. [4]

 

(چندی پیش با دوست و همکار عزیزم اسد سیف به هنگام پیاده‌روی درباره‌ی فناور‌ی‌های نوین مانند نانو، اپتیک و فناوری‌های کوانتومی و تأثیرات آن بر زندگی انسان‌ها گپ می‌زدیم که سخن‌مان به آلکسا آمازون رسید. در همین گفتگو و بده بستان‌های اطلاعاتی بود که به فکر افتادم طی یک نوشتار کوتاه به این موضوع اشاره کنم.)

———————————————————————————————————————————————————

[1] این فیلم در 2001 ساخته شد (a. I. = artificial Intelligence).

[2] Brewster Kahle

[3] Gilliat Bruce

[4] این نوشتار اشاره‌وار فقط جنبه‌ی گزارشی دارد بدون ارزشگذاری از سوی نگارنده.